اسوه
خدایا بار دیگر توفیق یافتم درکنار بندگان پاک ومخلص تو ادای تکلیف کنم . لحظه ای فرارسیده که با نوشتن جملاتی هرچند ناقص این واجب دینی را تکمیل کنم .
اما نمیدانم که چه بنویسم . زیرا من چیزی ندارم که قابل گفتن باشد . اگر بخواهم آیه قرآن یا حدیث بیاورم کسانی هستند که بهتر ازمن تفسیر نموده وبه دیگران یاد میدهند . اگر بخواهم نصیحتی کنم , خود عامل به آن نیستم .
خدایا توفیقی ده تا این قلم که در دست من است جملاتی ررا بر این ورق بنویسد که رضای تو در ان باشد وموثر در خلق تو .
خدایا با وجود اینکه بنده پستی بودم دستم را گرفتی . از خطرات شیطانی که آدمی را هلاک میکند نجاتم دادی . در مواقعی که من تو را فراموش میکردم تو مرا فراموش نکردی و به دادم رسیدی …
من بنده بدی بودم وهستم اما تو خداوند خوبی بودی , هستی و خواهی بود …
به عزت خودت سوگند اگر ما را به حال خودمان رها می کردی از غصه دوری تو دق میکردیم و حتی لحظه ای نمی توانستیم زندگی کنیم .
خدایا هم اکنون اسلام ودین تو تنها مانده وافرادی اندک دلسوزانه به دنبال اسلام هستند . وکسانی هم به اسم اسلام به آن ضربه میزنند .
خدایا از تو میخواهم اگر با ریختن خون من درخت اسلام آبیاری میشود هرچه زودتر جان ناقابل مرا بگیر , اما اگر زنده ماندن ما برای مبلغ اسلام بودن مفید است پس ای خدا عمر مرا برای خدمت در دین خودت طولانی گردان.
ای بندگان خدا هوشیار باشید که وقت دیر است , راه بسیار طولانی است , توشه و آذوقه کم است به یاد آرید آن وقتی را که فرصت از شما گرفته می شود . پس هرچقدر می توانید توشه بردارید , هرچند هرچه بردارید کم است , اما بهتر از این است که دست خالی بروید .
به دیگران ظلم نکنید و. با هم مهربان باشید. زیاد خدا را یاد کنید چرا که به یاد خدا بودن موجب آرامش دلها وصفای باطن است .
ای دوستانی که شما را سخت دوست دارم , از شما می خواهم مبلغ واقعی اسلام باشید .
لحظه ای از کار وتبلیغ اسلام غافل نباشید , وبدانید مسولیت سختی برعهده ماست.
از شما می خواهم به واجبات اکتفا نکنید ,آنقدر خود را به مراتب بالا برسانید که هیچ مسئله ای برای شما مطرح نباشد. تا بتوانید وظایف را آنطور که خدا خواسته انجام دهید.
ای دوستان در مسائل سیاسی اجتماعی خیلی دقیق باشید . تا در مسئله ای آگاهی پیدا نکردید وارد نشوید ونظر ندهید .
دوستان سعی کنیدعلمی که می آموزید همراه با عمل باشد وگرنه منحرف خواهید شد.
هنگامی که آیه ولاتحسبن …را میخوانم دلم آرامش میابد . به انتظارآن روز می مانم .
ما که متعلق به این جهان خاکی نیستیم . برای مدت کوتاهی ما را به اینجا آورده اند.
منزل اصلی ما جای دیگری است. ما نباید در این دنیا به آرامش بنشینیم . باید تلاش کنیم تا خود را به منزلگه مقصود برسانیم .
ما زنده از آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
کلام آخر اینکه در دعا ها به یاد ماباشید ما هم یاد شما خواهیم بود . ان شاءالله
غلامرضا نوری جبهه جنوب 65/10/5